خلاصه داستان: اختاپوس هنوز از یک غار بر قلعه خود حکومت می کند. او سعی می کند گوزن ها را به دام بیندازد اما آنها موفق می شوند از قلعه فرار کنند. از طرف دیگر مادر پیشانی سفید یک بار دیگر برگشته و می خواهد فرزندش برگردد.
خلاصه داستان: مردی پس از چند سال جدایی از خانواده بازگشته و می خواهد خانه اش را از همسر، پسر، عروس و نوه اش پس بگیرد. پسرش که در زیرزمین زالو پرورش می دهد و امیدوار است با این کار ثروتمند شود...
خلاصه داستان: بر اساس داستان داش آکل از صادق هدایت، داستان دلاوری در شیراز داش آکل است که عاشق دختری مرجان می شود اما باید عشق خود را فدای شرافت و جوانمردی دلاوری کند.
خلاصه داستان: ایرج، همسر مهری، بعد از حادثهای که برایش پیش میآید، فلج میشود و حتی قدرت تکلمش را هم از دست میدهد. مهری مسئولیت رفع و رجوع کارهایش را برعهده میگیرد اما وقتی میفهمد همسرش پول هنگفتی بدهکار است و او از این موضوع خبر نداشته، دچار مشکلی ظاهراً حلناشدنی میشود. او حالا باید به شکلی پول را جور کند …
خلاصه داستان: حسن خشمگین است. او مدتی است موفق به فیلم ساختن نشده. ستارهی محبوبش میخواهد با کارگردانان دیگر همکاری کند. همسرش دیگر عاشقش نیست. مزاحم جذابی او را هر جا میرود تعقیب میکند. از همه بدتر، قاتلی در سطح شهر مشغول کشتن کارگردانان سینمای ایران است، اما حسن را نادیده گرفته. حسن رنجیده است: آیا او مهمترین فیلمساز این شهر نیست؟ پس چرا قاتل تحویلش نمیگیرد؟
خلاصه داستان: راز جهانبخش کرامت فاش میشود؟ این راز خواب چیستا، ماهرو، گودرز، بهرام، جهانگیر و سرگرد پوشیاس را آشفته خواهد کرد. جهانبخش برای اثبات بی گناهیاش و بازگشت آرامش سفر بلندی را آغاز میکند. سفری که پایانش زندگی بسیاری از آنها را تغییر میدهد.
خلاصه داستان: داستان زندگی نوازندهای است که موسیقی سنتی مینوازد و برای امرار معاش به تهران میآید اما پس از مدتی جذب میشود و شروع به نواختن در یک گروه راک میکند.
خلاصه داستان: ملیحه، دختری جوان و پر شور است که در خانوادهای متعصب و افراطی بزرگ شده، عاشق جوانی به نام سیامک میشود و بر خلاف نظر خانواده که معتقدند این جوان متناسب با دخترشان و خانوادهشان نیست با او ازدواج میکند و بعد از ازدواج کم کم متوجه می شود که سیامک دچار نوعی حس شک و تردید است و مدام ملیحه را کتک می زند و اتفاقات ناگواری در انتظار ملیحه است و...
خلاصه داستان: مینا بعد از جدایی از همسرش به دنبال شغل و محل اسکانی می گردد. در این مسیر با کامران مدیر رستورانی که در آن کار می کند آشنا می شود. کامران سرپناهی به او می دهد. مینا تحت تاثیر حمایت ها و محبت های کامران به او دل می بازد ، کامران نیز به مینا مشتاق و علاقمند است. روزها از پس هم می گذرد و عشق مینا به کامران کاسته نمی شود و اوج می گیرد.اما کامران دیگر قصد ادامه ندارد..
خلاصه داستان: بعد از 5 سال حسن و عباس از زندان آزاد میشوند و عطا هم از کما بیرون میآید و زنده میماند و گروه قدیمی دوباره تشکیل میشود. عباس و حسن و عطا مدتی نیز دنبال کار میگردند، اما موفق نمیشوند و تصمیم میگیرند مسیر گذشته شان را پیش ببرند و…
خلاصه داستان: عزیز زن ۵۰ سالهای است که همراه نوههایش وارد مجموعه ویلاها میشود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه میشود همه نگران این میشوند که شاید خبر شهادت یکی از فرماندهان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران میآید تا بچههای خود را به خارج از کشور ببرد.
خلاصه داستان: امیرعلی ابراهیمی روزنامهنگار کنارکشیده در خانه قدیمیاش همراه دخترش سارا که او هم روزنامهنگار است زندگی میکند. بازگشت مینو که روزگاری عاشق هم بودهاند و شنیدن حقایق درباره دلایل رفتن او، امیرعلی را مجاب به بازگشت دوباره و افشای اسراری میکند که بابت آنها خود را بازنشسته کرده. از سوی دیگر سارا که دل در گروی عشق سردبیرش دارد، راه و رسمی متفاوت از پدر برای زندگیاش انتخاب کرده است...
خلاصه داستان: امید دانشجویی است که در یک پروژه مهم هسته ای کار می کند و سروناز (خواهرش) به دنبال بورسه ای برای دانشگاه در میشیگان است.توقف پروژه هسته ای از یک طرف و تصمیم سروناز برای ازدواج با یک دورگه ای ایرانی- آمریکایی، امید را درگیر مسائل و مشکلات جدید می کند.