خلاصه داستان: یک خانواده آمریکایی به Canterville Chase ، یک عمارت با شکوه حومه شهر که 300 سال توسط شبح سر سیمون دو کانترویل تعقیب شده است ، حرکت می کنند.
خلاصه داستان: ویلی وونکا جوان و فقیر با رویاهای افتتاح یک مغازه در شهری که به دلیل شکلات خود مشهور است ، کشف می کند که این صنعت توسط یک کارتل شکلات های حریص اداره می شود.
خلاصه داستان: یک فیل جوان ، که گوش های بزرگش او را قادر به پرواز می کند ، به نجات یک سیرک مبارز کمک می کند ، اما وقتی سیرک قصد دارد سرمایه گذاری جدیدی را انجام دهد ، دامبو و دوستانش اسرار تاریک را در زیر روکش براق آن کشف می کنند.
خلاصه داستان: مندی ، یک دختر ، در جستجوی تسویه حساب جادویی خود است که اعتقاد دارد منجر به گنجینه در کوه Catclaws می شود. با دوستان ، او در این تلاش جسورانه از اسرار در حال تغییر زندگی پرده برداشت.
خلاصه داستان: سه سارق کسپر ، جسپر و جاناتان به همراه شیر همیشه گرسنه خود در شهر کوچک شهر کاردموم ، خانه یک افسر پلیس عادلانه اما مهربان و خاله صوفیه سخت زندگی می کنند.
خلاصه داستان: ناپدید شدن تخم مرغ کوچک نهایی فصل را در شرایط عجیب و غریب دنبال کنید ، اوونا و دوستانش را به سمت مسابقه در برابر زمان شروع کنید تا سعی کنید قبل از اینکه یک طوفان بزرگ به Puffin Rock برخورد کند ، آن را نجات دهد و جزیره را در Da قرار دهد ...
خلاصه داستان: در دنیایی پساآخرالزمانی که انسانها ناپدید شدهاند و طبیعت بار دیگر سلطه یافته است، یک گربه سیاه تنها در پی طوفانی سهمگین و سیلابی ویرانگر، خانهاش را از دست میدهد. در جستجوی پناهگاه، او به قایقی میرسد که توسط یک کاپیبارای آرام اشغال شده است. در طول سفر، حیوانات دیگری نیز به آنها میپیوندند: یک سگ لابرادور وفادار، یک لمور کلکسیونر و یک پرندهی زخمی. این گروه ناهمگون، با وجود تفاوتهایشان، یاد میگیرند که برای بقا در این جهان جدید با یکدیگر همکاری کنند.
خلاصه داستان: سه کودک یک بارانی جادویی را کشف می کنند که آنها را به بدن صاحب آن منتقل می کند ، یک جادوگر نفرین. آنها با یک جادوگر مورد هذیان در مسیر خود ، باید رمز و راز بارانی را حل کنند و نفرین آن را قبل از اینکه خیلی دیر شود ، بشکنند.
خلاصه داستان: دیوید، پسربچهای 11 ساله، پس از نقلمکان خانوادهاش از یک روستای کوهستانی آرام به شهر شلوغ ورشو، احساس تنهایی و ناراحتی میکند. در این میان، یک اِلف به نام آلبرت که در قطب شمال زندگی میکرده و از انرژی جادویی کریسمس تغذیه میشود، تصمیم میگیرد به دنیای انسانها بیاید تا بفهمد چرا مردم دیگر به جادوی کریسمس اعتقاد ندارند.
آلبرت بهطور اتفاقی با دیوید آشنا میشود و آن دو با هم راهی سفری ماجراجویانه به کوهها میشوند تا دیوید دوباره شادی کریسمس را پیدا کند و آلبرت انرژی جادوییاش را بازیابد. اما این سفر پر از اتفاقات طنز، خطرناک و احساسی است که در نهایت به دوستی عمیقی میان آنها ختم میشود.
خلاصه داستان: بابی رتلیف (با بازی لوک ویلسون) و دوست صمیمیاش جان کلی (با بازی گرگ کینیر) مربیان تیمی از پسران نوجوان هستند که علاقه چندانی به بیسبال ندارند. زمانی که بابی به سرطان مرحله سوم ملانوما مبتلا میشود و قادر به ادامه مربیگری نیست، جان تصمیم میگیرد تیم را برای شرکت در مسابقات جهانی آماده کند. با کمک مربی محلی میچ بلو، تیم پیشرفت میکند و به مسابقات جهانی در پنسیلوانیا راه مییابد. در حالی که بابی تحت شیمیدرمانی است، تیم اولین بازی خود را میبرد اما در بازی دوم شکست میخورد. با تلاش و همبستگی، آنها به بازیهای بعدی میرسند، اما در نهایت از رقابتها حذف میشوند. بابی پس از مدتی درگذشت و تیم در مراسم خاکسپاری او حضور مییابد. سالها بعد، پسر بابی، رابرت، با پسرش به زمین بیسبال بازمیگردد و نامهای از پدرش را برای او میخواند.
خلاصه داستان: جیم، پس از ناامید کردن دخترش با وعدههای ناتمام، تصمیم میگیرد برای تولد او کیکی با تزئینات مورد علاقهاش تهیه کند. اما متوجه میشود که توپکهای نقرهای کوچک (dragées) که دخترش میخواهد، در ایالت کالیفرنیا غیرقانونی هستند. برای عمل به قولش، جیم وارد بازار سیاه شیرینیجات میشود؛ جایی که باید بین شکستن قانون یا شکستن دل دخترش یکی را انتخاب کند.
خلاصه داستان: جولیان در تلاش برای جاسازی در مدرسه جدید خود پس از اخراج برای معالجه خود با آگوگی پولمن ، توسط مادربزرگش بازدید می شود و با داستان تلاش های خود برای فرار از فرانسه تحت اشغال نازی ها در طول جنگ جهانی دوم دگرگون می شود.
خلاصه داستان: امینه، دختری هشت ساله است که با پدربزرگش زندگی میکند و هرشب از حفره سقف ویرانشده خانه، به آسمان خیره میشود تا با دیدن ستاره دنبالهدار آرزویش برآورده شود. واقعیت، اما شبیه به خیال او پیش نمیرود.