خلاصه داستان: امیر کشته میشود و همه آشنایان و دوستانش به خوبی از او یاد میکنند. اما بعد از مدتی، آنها شروع به بدگویی از او میکنند و حتی به مرور زمان، کسانی که نزدیکترین به او بودند، نمیتوانند جسد او را تشخیص دهند. فیلم به طور بیطرفانه، داستان تلاشها و تحقیقات شخصیتهای مرتبط با امیر را روایت میکند...
خلاصه داستان: در آخرین چهارشنبه قبل از آغاز انقلاب بهاری در سال نو ایرانی، مردم به پیروی از سنت کهن زرتشتی آتش بازی می کنند. روحی که اولین روز خود را در یک کار جدید سپری می کند، خود را در میان یک اختلاف می بیند...
خلاصه داستان: محمد به آپارتمانی در بالای شهر تهران فرستاده می شود تا دیش های ماهواره خود را نصب کند، در حالی که داشتن تلویزیون ماهواره ای در ایران غیرقانونی است. او با دختری به نام شیرین که به نظر می رسد دوست دختر اوست و نیاز به...
خلاصه داستان: «یحیی» روحانی جوان و دانشجوی سابق پزشکی، مکان نامتعارف را برای ادامه خدمتش انتخاب می کند، قرنطینه بیماران لاعلاجی که درگیری های روحی و جسمی نامعلومی دارند. «یحیی» در تماس با ساکنان قرنطینه، اثر خود را به عنوان روحانی باقی می گذارد و در عین حال از آنها بسیار تأثیر می گیرد.
خلاصه داستان: يك خبرنگار جنگي در هنگام عمليات از بقيه جدا افتاده، راه را گم مي كند. عدم شناخت او از منطقه و وضعيت بد جوي وي را با مشكلات و شرايط خاصي رو به رو مي كند. كه اين خود آغاز ماجراست.
خلاصه داستان: داستان «محمود» کارگر جوش کار خط راه آهن در جنوب ایران، با تماس تلفنی می فهمد که «پری» همسرش منزل را ترک کرده است. همه شواهد نشان از خیانت «پری» دارد، اما مرز بین داوری و باور، «محمود» را وادار به جستجو می کند.