خلاصه داستان: داستان پسر نوجوان ایرانی که با حمل چمدان برای گردشگران در مرز ایران و عراق امرار معاش می کند. هنگامی که او عاشق نورا، یک زن جوان زیبای عراقی می شود که به نظر می رسد به مردم عراق کمک می کند تا از مرز عبور کنند، زندگی او طول می کشد...
خلاصه داستان: جلال و همسرش صنم فرزندی به دنیا می آورند ولی فرزندشان دچار مشکل خاصی است و باید در دستگاه نگهداری شود. صنم هم به دلیل مشکلی که در فرزندش وجود دارد دچار مشکل روحی است. مادر جلال نذر کرده اگر جلال صاحب فرزند پسر شود، نام فرزندش را علی اصغر میگذارد. جلال و صنم هم ....
خلاصه داستان: سارا به مواد مخدر معتاد است. نامزدش آرش برای تحصیل در کانادا دور است و از اعتیاد او خبر ندارد. یک ماه قبل از بازگشت او به ایران، سارا تصمیم می گیرد اعتیاد خود را ترک کند، اما این به این راحتی که او فکر می کند، نخواهد بود.