خلاصه داستان: من عصبانی نیستم. داستان نوید، دانشجوی ستاره دار و اخراجی دانشگاه است که - در حالی که سعی می کند کمترین نیازهای یک زندگی عادی را فراهم کند - وقتی با بداخلاقی های رایج در این کشور مواجه می شود، سعی می کند عصبانی نشود...
خلاصه داستان: مینا بعد از جدایی از همسرش به دنبال شغل و محل اسکانی می گردد. در این مسیر با کامران مدیر رستورانی که در آن کار می کند آشنا می شود. کامران سرپناهی به او می دهد. مینا تحت تاثیر حمایت ها و محبت های کامران به او دل می بازد ، کامران نیز به مینا مشتاق و علاقمند است. روزها از پس هم می گذرد و عشق مینا به کامران کاسته نمی شود و اوج می گیرد.اما کامران دیگر قصد ادامه ندارد..
خلاصه داستان: خانم شتی یک فمینیست است که در لندن زندگی می کند و می خواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای پولیشتی از حیدرآباد در تلانگانا، هند، می خواهد در یک رابطه متعهدانه باشد. به نظر می رسد این دو در مراحل مختلفی از زندگی هستند اما به نوعی با هم همکاری می کنند...
خلاصه داستان: زندگی و مبارزه رابعه و شاگردش عنانت. رابطه آنها سؤالات و اختلاف نظرهای مختلفی را در مورد سیاست عملکرد جنسیتی در سیستم فرهنگی هند ایجاد می کند.
خلاصه داستان: مریم و رضا با آدم های دیگر فرق دارند، آن هم نه یک فرق ساده، بلکه بسیار بزرگ و آن ها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت کنند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کرده اند.
خلاصه داستان: یک مرد ایرانی (اکبر عبدی) که در ترکیه گیر افتاده است، به شدت می خواهد ویزا برای رفتن به آمریکا بگیرد. او به امید ازدواج با یک مرد آمریکایی برای گرفتن تابعیت آمریکا شروع به پوشیدن لباس زنانه می کند، اما شروع به شک و تردید می کند و...
خلاصه داستان: شهرزاد دانشجوی پزشکی و فرهاد دانشجوی ادبیات و روزنامهنگار عاشق هم هستند و میخواهند با هم ازدواج کنند. داستان در سال ۱۳۳۲ و زمامداری دکتر مصدق اتفاق میافتد. پدران این دو از افراد گوشبهفرمان شخصی متنفذ به نام بزرگآقا هستند. همه خوشحالاند بهجز پدر شهرزاد که میلی به این ازدواج ندارد...
خلاصه داستان: دنبال کردن نویسندهای در نمایشنامه تخیلی معروف خود درباره پدری داغدار که با خانوادهی شیفتهی فناوریاش به شهر کوچک روستایی سیارکها سفر میکند تا در یک رویداد رصد ستارگان نوجوانان شرکت کند، اما نگاهش به جهان مختل میشود...
خلاصه داستان: ویرا، یک شوونیست مرد، به دنبال یک عروس با مجموعه شرایط از پیش تعیین شده خود است. با این حال، او به طور غیرمنتظره ای با Keerthi که نقطه مقابل انتظارات او است، ازدواج می کند. وقتی حقیقت آشکار شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
خلاصه داستان: فرشته و نبی دو جوان افغانی عاشق هم هستند، اما فرشته باید به دنبال پدر و مادرش برود و افغانستان را ترک کند تا به ایران پناه ببرد. نبی تصمیم می گیرد به طور غیرقانونی از مرز عبور کند، فرشته را پیدا کرده و او را از طریق ترکیه به سمت ...
خلاصه داستان: مردی شهر کوچک که عاشق زیباترین دختر شهر می شود. او می خواهد روزی با او ازدواج کند زیرا ازدواج با او می تواند موقعیت اجتماعی او را بالا ببرد.
خلاصه داستان: K. Shiva Kumar، یک CI برای بررسی ناپدید شدن های اخیر منصوب می شود. تصادف او را مجروح می کند و پس از بهبودی، همسر و دخترش را مفقود می یابد. او که مصمم است دوباره به خانواده اش بپیوندد، سفری بی امان را آغاز می کند...
خلاصه داستان: نویسندهای جوان، مشتاق و آزاده برای اقامت در عمارت متروکهای وارد میشود، شایعه میشود که با ظهور زنی جوان که در اثر خیانت عاشقانه به او خودکشی میکند، تسخیر میشود.
خلاصه داستان: پسری جوان و پویا میل به پول درآوردن با دختری را ملاقات می کند که معتقد است پول عامل همه ناراحتی های زندگی است. زندگی مشترک آنها چگونه تغییر می کند؟
خلاصه داستان: یک شخصیت ساده پسر همسایه که بزرگترین مشکل زندگی اش خروپف کردنش است. او عاشق دختری می شود و اینکه چگونه این زوج در زندگی مشترک بر مشکل خواب او غلبه می کنند.