خلاصه داستان: یک بروس وین سردتر از همیشه باید با مظنونان معمولی برخورد کند که آنها قصد دارند بر شهر گاتهام حکومت کنند، در حالی که متوجه می شود که او به طور تصادفی یک یتیم نوجوان را به فرزندی پذیرفته است که می خواهد دستیار او شود.
خلاصه داستان: بیورن و لوئیز از دانمارک به همراه دخترشان اگنس در تعطیلات در توسکانی به سر میبرند. آنها در طول اقامت به سرعت با پاتریک و کارین یک زوج هلندی، و پسرشان آبل دوست میشوند. ماهها بعد، بیورن و لوئیز از خانوادهٔ هلندی دعوتی دریافت میکنند تا با آنها در خانهشان در این کشور ملاقات کنند