ارن یگر که تصمیم گرفته تا با فعالسازی "رمبلینگ" (Rumbling) جهان خارج از جزیره پارادایس را نابود کند، به یک تهدید جهانی تبدیل میشود. او با استفاده از قدرت تایتان مؤسس و همراهی میلیونها تایتان کلوسال، شهرها را یکی پس از دیگری نابود میکند. دوستان سابقش، از جمله میکاسا، آرمین، لیوای و دیگر اعضای اتحاد ملتها، تصمیم میگیرند جلوی او را بگیرند. در یک نبرد حماسی و احساسی، گروه موفق میشود به محل اصلی بدن ارن برسد. در نهایت، میکاسا با دلشکستگی، ارن را میکشد تا دنیا را نجات دهد. پس از مرگ ارن، قدرت تایتانها برای همیشه از بین میرود و انسانها به حالت عادی بازمیگردند. اما صلحی مطلق برقرار نمیشود؛ سالها بعد، باز هم نشانههایی از درگیری و دشمنی دیده میشود، و نشان داده میشود که صلح شکننده است.