خلاصه داستان: دنبال کردن نویسندهای در نمایشنامه تخیلی معروف خود درباره پدری داغدار که با خانوادهی شیفتهی فناوریاش به شهر کوچک روستایی سیارکها سفر میکند تا در یک رویداد رصد ستارگان نوجوانان شرکت کند، اما نگاهش به جهان مختل میشود...
خلاصه داستان: ویرا، یک شوونیست مرد، به دنبال یک عروس با مجموعه شرایط از پیش تعیین شده خود است. با این حال، او به طور غیرمنتظره ای با Keerthi که نقطه مقابل انتظارات او است، ازدواج می کند. وقتی حقیقت آشکار شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
خلاصه داستان: مردی شهر کوچک که عاشق زیباترین دختر شهر می شود. او می خواهد روزی با او ازدواج کند زیرا ازدواج با او می تواند موقعیت اجتماعی او را بالا ببرد.
خلاصه داستان: K. Shiva Kumar، یک CI برای بررسی ناپدید شدن های اخیر منصوب می شود. تصادف او را مجروح می کند و پس از بهبودی، همسر و دخترش را مفقود می یابد. او که مصمم است دوباره به خانواده اش بپیوندد، سفری بی امان را آغاز می کند...
خلاصه داستان: نویسندهای جوان، مشتاق و آزاده برای اقامت در عمارت متروکهای وارد میشود، شایعه میشود که با ظهور زنی جوان که در اثر خیانت عاشقانه به او خودکشی میکند، تسخیر میشود.
خلاصه داستان: سفر عاطفی دو جوان ناامیدانه عاشق. یک دختر جوان به نام کیزی که از سرطان رنج می برد. و مانی، پسری که کیزی در یک گروه پشتیبانی ملاقات می کند.
خلاصه داستان: روی، پسر روستایی که در تحصیل شکست خورده است، به شهریه کریستی میپیوندد. آنها دوستان خوبی می شوند، اما بعداً وقتی کریستی در خارج از کشور شغل پیدا می کند، زندگی روی تغییر می کند.
خلاصه داستان: گلن وقتی به طور تصادفی مرگ را فریب داد، با خیانت شگفت زده شد. اکنون مشکل اصلی این است: چگونه او شانس خود را برای مایا، همسرش توضیح می دهد؟ یا اینکه مایا به پایان زندگی گلن تبدیل خواهد شد؟